به گزارش مشرق، شهر به شهر و روستا به روستا، هر کجا را که مینگری، حماسهای از حضور مردم دیار علویان است. ناتوانی و بیماری هم نتوانسته است، موجب شود مهر انتخابات بر شناسنامهاش حک نشود؛ پیرمرد بابلی توان راه رفتن ندارد و پسرش، او را بر پشت خویش گذاشته و وارد شعبه اخذ رأی میشود.
در تنکابن حضور مردم در صندوق رأی، چشمگیر است؛ جو سکوت مسجد را هیاهوی تیم کاراته نوجوانان که همراه مربی خود برای رأی دادن آمدهاند، میشکند. همچنان در غرب استان مازندران، سری به نوشهر میزنیم جایی که مرد نوشهری رأی را به صندوق میاندازد و میگوید: آمدهام تا از حق رأی دادن خود استفاده کنم و امیدوارم رئیس جمهوری در تراز شهید رئیسی که برای خدمت به مردم شب و روز نمیشناخت، انتخاب شود و مملکت را آباد کند و راه شهدا را ادامه دهد.
آمدم خودم انتخاب کنم
بانوی نوشهری نیز در رابطه با انتخابات میگوید: بهعنوان یک انسان عاقل و بالغ برای همه امور زندگیمان خودمان تصمیم میگیریم و این هم یکی از مهمترین تصمیمات زندگی مان است و آمدهام خودم انتخاب کنم تا کسی به جای ما انتخاب نکند.
بانوی دیگری نیز همراه فرزند خردسالش آمده است و دلیل این حضور را در درجه اول انجام وظیفه میداند و میافزاید: همچنین، بخاطر شهدای خدمت دوست داشتم که بیایم و رأی دهم تا راه شهیدان را ادامه دهم و در انتخاب سرنوشت کشورم دخیل باشم.
پیرمرد قائمشهری که بخاطر ناتوانی در داخل ماشین رأی میدهد و میگوید: برای حفظ کشور آمدم رأی بدهم؛ به فکر جوانان باشند و همین تک رأی خود را در تعیین سرنوشت کشورش اثرگذار میداند.
کودکان اما برای آمدن به شعب اخذ رأی و انداختن تعرفه رأی در صندوق، شوق دیگری دارند؛ همراه پدربزرگش که سواد نوشتن ندارد به شعبه اخذ رأی آمده است؛ امسال کلاس سوم دبستان میرود و پدربزرگ نام کاندیدا را میگوید و او روی برگه رأی مینویسد. با اشتیاق، همراه پدربزرگ، او نیز انگشت خود را به استامپ میزند و برگه رأی را درون صندوق میاندازد و از هم اکنون مشق انتخاب میکند.
با اشتیاق، همراه پدربزرگ، او نیز انگشت خود را به استامپ میزند و برگه رأی را درون صندوق میاندازد
از همان لحظه ورودشان در شعبه به خاطر دوقلو بودن توجهات را به خود جلب کردهاند و بیصبرانه منتظرند که برگه رأی را به صندوق بیاندازند و هر کدام به نوبت یکی رأی پدر و دیگری رأی مادر را به صندوق میاندازند.
پدر کودک خردسالش را در آغوش گرفته و برگه رأی را به او میدهد و از همین سن و سال، او را با مفهوم انتخابات و رایدهی آشنا میکند.
به زحمت قدش به صندوق رأی میرسد، چادرش را با دستان کوچکش در سرش مرتب میکند و برگه رأی را ایستاده روی نوک انگشت پاهایش، در صندوق میاندازد.
روز انتخابات تاکنون در مازندران حاشیههای زیبا و ماندگاری داشته است، از فرزندی که مادرش را بر دوش به پای صندوق رأی آورد، تا پیرمرد ۹۳ سالهای که داخل خودرو رأی خود را ثبت کرد و دختر توانجویی که در حیاط مدرسه، به عشق ایران و انقلاب، انگشتش را آبی کرد.
حضور خانوادههای شهیدان نیز در پای صندوقهای رأی پررنگ است، مادر شهید حسین بواس صبح اول وقت خود را به مسجد جامع چالوس رساند و دیگر مادران و پدران شهدای مدافع حرم و دفاع مقدس نیز بی نام و نشان همانند شهیدانش، رأی زندگی خود را در صندوق انداختند.
سیل و بارندگیهای روزهای گذشته هم نتوانست مانع حضور آسیب دیدگان و سیل زدگان در پای صندوقهای رأی شود و روستاییان مناطق کوهستانی نیز با حضور در شعبهها، آرای خود را ثبت کردند.
نظامیها و دانشجویان دریایی نیز همانند دیگر عرصهها در روز انتخابات نیز پای نظام و انقلاب ایستادند و آمدند تا آینده کشور همانند لباس سفیدشان روشن شود و میگویند راه ما راه امام حسین (ع) است.